میزگرد| چالشهای روابط عمومیها در عصر فضای مجازی / عدم تخصص سبب عدم پیشرفت شده است
تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۶۶۵۵۴
گروه استانها - در میزگرد خبرگزاری تسنیم چهارمحال و بختیاری مسئله چالشهای روابط عمومیها در عصری که فضای مجازی آن را به تصرف خودش درآورده است، بررسی شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد ، روابط عمومیهای سازمانها، نهادها و دستگاههای مختلف نقش اساسی در پیشبرد اهداف آن دارند و میتوان روابط عمومی را حلقه اتصال مردم با سازمان دانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نقش روابطعمومیها در عصری که به نام عصر سایبر و فضای مجازی نام گرفته است، کمی سنگینتر از قبل شده است و نقش موثری در همه ابعاد یک سازمان، ارگان یا نهاد دارند و به اصطلاح قلب تپنده هر سازمانی هستند.
به مناسبت هفته ارتباطات و روابط عمومی میزگردی با حضور مرتضی فیاضی مدیر خانه مطبوعات و خبرنگاران استان، یزدان یگانگی مسئول سازمان فضای مجازی سراج استان و مجید غلامی عضو شورای روابط عمومیهای استان در دفتر نمایندگی خبرگزاری تسنیم استان چهارمحال و بختیاری با موضوع "چالشهای روابطعمومیها در عصر سایبر" برگزار شد.
آسیب جدی در حوزه روابطعمومیها، کماهمیت شمردن این حوزه است
مرتضی فیاضی در این نشست با بیان اینکه سرعت انتقال اطلاعات مهمترین مزیت و شاخصهای است که روابط عمومیها باید از آن بهره کافی را ببرند، بیان کرد: روابط عمومیها و رسانهها مانند دو بال هستند که در راستای اطلاعرسانی صحیح به جامعه عمل میکنند و پل ارتباطی بین مردم و سازمان مربوطه هستند و تعامل دوسویه آنها میتواند در راستای اهداف سازمان مربوطه نیز موثر باشد. روابط عمومی میتواند بسیاری از مسائلی که از دید مدیر سازمان مغفول مانده را شفاف و حتی موجب جلوگیری از بسیاری تنشها شود.
وی افزود: اهمیت سواد رسانه و فضای مجازی، اکنون بیشتر برای روابط عمومیها نیاز است، نکتهای که متاسفانه کمتر امروزه مهم شمرده میشود، در استان روابط عمومیها سواد رسانهای ضعیفی دارند و ارتباط برونی آنها به ویژه با رسانههای مختلف کمرنگ است، همچنین اطلاعرسانی و شفافسازی و دفاع از مجموعه خودشان براساس تخصص و سواد رسانهای نیز کم است.
مدیر خانه مطبوعات و خبرنگاران استان بیان کرد: یکی از آسیبهای جدی در روابط عمومی این است که افرادی را از هر واحد دیگر سازمان در پست روابط عمومی که خالی است قرار میدهند که این مسئله بیشتر در دستگاههای دولتی حس میشود.
فیاضی تصریح کرد: اگر ساز و کاری از طریق شورای روابط عمومیها، سازمان مربوطه یا دولت تدوین شود که شاخصهها و ملاکهای خاصی را برای دستیابی به اهداف اصلی سازمان داشته باشد اثربخشی زیادی در ارتقای سطح سواد رسانه و فضای مجازی روابط عمومیها خواهد داشت و آموزش بهروز نیز میتواند از راهکارهای اساسی در سواد رسانه و فضای مجازی باشد.
سهولت دسترسی فضای مجازی سبب عدم تعامل کافی روابطعمومیها با رسانه های رسمی
وی با بیان اینکه فضای مجازی امروزه بسیار جلوتر از رسانهها در حال فعالیت است، گفت: دلیل جلو بودن فضای مجازی از رسانهها، در دسترس بودن آن برای سنین مختلف از کودک و خردسال تا بزرگسال است. خیلی از رسانههای رسمی در شبکههای اجتماعی کانال و گروه دارند و میتوانند از طریق کانالها و گروهها اخبار رسمی را در هر زمانی منتشر کنند و سبب میشود آسیبهای کانالها و گروههای مجازی گمنام غیررسمی برطرف شود.
مدیرخانه مطبوعات استان بیان کرد: یکی از دلایلی که باعث شده روابط عمومیها به رسانههای غیر رسمی نزدیکتر شوند سهولت دسترسی و سرعت بالای انتشار پیام در زمان کم در فضای مجازی است و از طرفی اجبار به انتشار خبر یا آگهی موجب میشود این اخبار و آگهیها در حجم زیاد خبرها و پیامهای کانال روابط عمومی گم میشود اما روابط عمومی ادای تکلیف کرده هرچند اخبار در حجم بالای پیامها دیده نشده اما مزیتهایی هم برای روابط عمومی داشته است.
فیاضی ادامه داد: خلاءیی حس میشود و از قبل نیز وجود داشته و با فضای مجازی بیشتر شده است اما در راستای همگرایی رسانه و روابط عمومی میتوان با برگزاری نشست، جلسه، تبیین اهداف مشترک و رسالتهای هر دو صنف روابط عمومی و رسانه، تعاملات را افزایش داد چراکه رسانههای رسمی و نیروها و سازوکار آنها مشخص بوده و با ارتباط مستمر فاصله کمتر و ارتباط برای انتشار اخبار و اطلاعات صحیح و دقیق تقویت میشود.
مدیرخانه مطبوعات و خبرنگاران استان با اشاره به مسئله مطالبه گری در بین روابط عمومیها با گسترش فضای مجازی، ادامه داد: بسیار کم دیده شده روابط عمومی آن چیزی که موجب عدالتخواهی است را بازنشر دهد، خیلی از ناهنجاریها و بیاخلاقیهایی که در جامعه اتفاق افتاده باعث شده که سمت و سوی رویههای اخلاقی با آنچه اصل است فاصله بگیرد بنابراین راهکار این است که این موضوع ریشهای بررسی و آموزشهای لازم داده شود و مسیر درست را نشان دهیم و بعد در این مسیر حرکت کنیم تا موجب شود روابط عمومی نیز منافع شخصی را درنظر نگرفته و به سمت عدالتخواهی برود.
تسلط روابط عمومی به سواد فضای مجازی اهمیتی دوچندان دارد
یزدان یگانگی در این میزگرد با اشاره به اینکه روابط عمومی هر سازمان مانند قلب آن سازمان است که نقش آن حیاتی است، اظهار داشت: با گستردهتر شدن فضای مجازی خصوصا شبکههای اجتماعی نقش روابط عمومیها عوض شده و در عصر فناوریهای نوین ارتباطی، نقش روابط عمومیها که حلقه موثر پیونددهنده مردم و سازمان مربوطه هستند بیش از پیش مشهود است و اگر روابط عمومی نقش فضای مجازی را در سازمان نهادینه نکند، اثرگذاری خاصی نخواهد داشت.
وی افزود: امروزه ما در پمپاژ سریع اخبار قرار گرفتهایم و انتقال اخبار سریع اتفاق میافتد که نیاز است روابط عمومی مسلط به سواد رسانهای و فضای مجازی باشد تا بتواند در زمان مناسب مطلب مناسب را به نحوی مناسب اخبار را انتقال دهد، بنابراین روابط عمومیها نهتنها پیونددهنده کلان برونی و درونی یک سازمان هستند بلکه یک حلقه پیونددهنده بین مردم و سازمان هستند که فضای مجازی میتواند در این پیوند موثر باشد.
مسئول سازمان فضای مجازی سراج استان گفت: باید از سواد فضای مجازی و سواد رسانهای تعریف داشته باشیم چراکه این دو مقوله تعاریف متفاوتی دارند، در سواد فضای مجازی باید شیوه کنشگری را یاد بگیریم و در برخورد با هر پیام رسانهای حربه خاصی را به کار ببریم .
یگانگی ادامه داد: به عنوان مثال اگر پیامی به دستگاهی انتقال پیدا کرد اولین اقدامی که ممکن است روابط عمومی انجام دهد تکذیب پیام باشد در حالی که این امر ناشی از کمبود سواد رسانهای است و احتمال دارد برای اینکه مخاطب روابط عمومی را وادار به کنشگری کند، این پیام را منتشر کرده باشد. لازم است روابط عمومی ارتباط صحیح، اطلاعات را دستهبندی و با آشنایی با شیوههای تفکری مختلف، عملیات روانی، سواد دیجیتالی و ... هر کدام را در جای مناسب خود استفاده کند.
نگاه مدیران به روابط عمومیها باید تغییر کند / این تفکر باید ایجاد شود که روابط عمومی باید از همه افراد قویتر باشد
وی با بیان اینکه کمتر از یک دهه قبل ارتباطات در روابط عمومی از طریق ارتباطات حقیقی بود اما امروزه مجازی است، تصریح کرد: در فضای مجازی احساس را سختتر میتوان انتقال داد و موارد متعددی نیز ریزبینانه اهمیت پیدا میکند و اگر روابط عمومی نتواند ارتباط مناسب با مخاطب برقرار کند خودش مخل ارتباطات شده و معضل ایجاد میکند، داشتن برنامه مستمر آموزشی برای اثرگذاری متناسب با شرایط روز میتواند روابط عمومیها را به رسالت خود بیش از پیش نزدیک کند.
مسئول سازمان فضای مجازی سراج استان عنوان کرد: نگاه مدیران به روابط عمومی باید عوض شود و جایگاه روابط عمومی از نصب بنر و پلاکارد و مواردی در این حد باید تغییر پیدا کند و نقش مدیریت با مطالبات اجتماعی مطابقت پیدا کند، باید این تفکر ایجاد و تقویت شود که نیروی روابط عمومی قویتر از همه نیروها حتی معاون یک سازمان باشد زیرا خروجی همه سازمان از طریق روابط عمومی منعکس میشود.
یگانگی افزود: اهمیت نقش روابط عمومی باید برای مدیر دستگاه تبیین شود و مدیر باید بداند که به اکوسیستم جدیدی وارد شدهایم و برای آن باید برای زیست در این اکوسیستم جدید نیاز به آموزش جدید داریم و میتوان گفت روابط عمومی امروزه یک صنعت است و ما با یک صنعت مواجه هستیم و باید نقش روابط عمومی برای مدیران تببین شود. روابط عمومی شبکهها و افراد را به طور پیوسته به هم وصل میکند و پیام از طریق شبکههای مختلف منتشر و مخاطبان نیز از گیرنده به فرستنده تبدیل شده و پیام را انتشار میدهند.
وی با اشاره به راهکارهایی برای ارتقای سواد فضای مجازی روابط عمومیها گفت: آموزشهای بهروز یکی از راهکارهای مهم و برنامه مستمر اثرگذار مدون مطابق با شرایط روز و برنامهمحور از مهمترین راهکارهای پیشرفت در سواد رسانه و فضای مجازی است، فردی که برای روابط عمومی انتخاب میشود باید ویژگیهای خاصی داشته باشد و در عصری که هر فرد یک روابط عمومی است باید از پیوند افراد استفاده شود.
یگانگی بیان کرد: توسعه فردی و سعهصدر از ویژگیهای بارزی است که باید نیروهای روابط عمومی برای برقراری ارتباط با رسانهها و مخاطبان خود داشته باشند و آموزش و تمرین مستمر برای تقویت این ویژگیها میتواند از راهکارهای موثر در ارتباط رسانهها با روابط عمومیها باشد.
فعال عرصه فضای مجازی با اشاره به مسئله عدالتخواهی با گسترش فضای مجازی برای روابط عمومیها، تاکید کرد: انقلاب برای عدالتخواهی و مطالبهگری صورت گرفت و این واژه شاید کمرنگ شده باشد اما جدید نیست. باید به جریان مطالبهگری میدان داده شود و اجازه داده شود حرفها زده شود اما خط قرمزهایی چون امنیت ملی و ... رعایت شود.
وی خاطرنشان کرد: روابط عمومی میتواند زمانی که مطالبه از سوی مردم مطرح میشود ارزیابی کند که مطالبه به حق است یا نه و اگر به حق است پاسخگو و همراه شود و زمانی هم ممکن است مطالبهای اشتباه باشد، مطالبهگر را قانع و در رسانه اعلام کند.باید مطالبه در آرامش کامل با رعایت همه مسائل لازم انجام شود و اولین نفر در مطالبهگری روابط عمومی است که باید از دستگاههای مختلف متناسب با خواسته مردم مطالبهگری کند.
یادداشت| کمیت شفافیت بدون "روابط عمومی" لنگِ لنگ است!وقتی رسانهها روابط عمومی میشونداستاندار کردستان: خدمات در حوزه ارتباطات باید بهبود یابدفقط عده کمی از روابط عمومیها از سواد رسانهای کافی آگاهی دارند
مجید غلامی نیز در این میزگرد با اشاره به اینکه روابط عمومیها باید از ظرفیت هنر برای انتشار اخبار و بیان مطالبشان استفاده کنند، تصریح کرد: پیامهای روابط عمومی فقط برای سنین بالای 30 سال نباشد و در افراد در سنین مختلف به ویژه افراد زیر 30 سال هم بتوانند از مطالب استفاده کنند. فعالیت روابط عمومی نباید منحصر به ساعات کاری بوده و لازم است در همه ساعات فعال و مزایایی از جمله ارتقای شغلی، اضافهحقوق یا... برای آن در نظر گرفته شود.
وی با اشاره به تخصصی نبودن روابط عمومیها، ادامه داد: حدود 30 درصد نیروهای روابط عمومی به دلیل تخصص وارد بخش روابط عمومی شدهاند و مابقی به دلیل اینکه پست خالی بوده به این پست وارد شدهاند و از بین این افراد کسانی که از سوادرسانهای بهرهای دارند به دلیل احساس نیاز خودشان بوده که به دنبال یادگیری آن رفته و مهارت آن را آموختهاند.
عضو شورای روابط عمومیهای استان افزود: امیدواریم جابهجایی نیرو در ادارات مناسبتر صورت گیرد و نیروهایی استخدام شوند که حداقل 10 مورد از موارد لازم را داشته باشند چراکه هر نیرویی نمیتواند کار روابط عمومی را انجام دهد و همین مشکل موجب شده بسیاری از خدمات سازمان و نظام اطلاعرسانی نشود.
غلامی با بیان راهکارهایی جهت ارتقای شغلی روابط عمومیها، گفت: باید یک آزمون مهارت قابل تعمیم به دستگاههای دولتی، شرکتها و نهادهای مختلف تدوین شود و نیروهایی که برای روابط عمومی انتخاب میشوند در این آزمون مهارتسنجی شده و اصول مختلف مورد نیاز روابط عمومی در آن آزمون گنجانده شود و نظارت و ارزیابی مستمر نیروهای روابط عمومی نیز انجام شود.
روابط عمومیها باید مستقل شوند تا منافع مردم به منافع سازمان ترجیح داده شود
وی با اشاره به عدم تعامل کافی بین روابط عمومیها و رسانههای رسمی، تصریح کرد: تعامل بین روابط عمومیها و رسانههابه دلیل عدم وجود نیروهای بهروز در رسانهها دچار آسیب شده است؛ خبرگزاریهای رسمی حدود 10 سال پیش به علت سرعت انتشار بالا حرف اول را در انتشار اخبار و اطلاعات میزدند اما الان به علت تغییر مجاری ارتباطی، تعامل با فضای مجازی راحتتر از رسانههای رسمی است.
عضو شورای روابط عمومیهای استان افزود: باید راهی برای آن تعریف شود تا ارتباط در این بخش درست شود، رسانههای غیررسمی چارچوب مشخصی ندارند و خبر، متن، تصویر، فیلم و ... را به هر شکلی منتشر میکند اما خبرگزاری رسمی به دلیل رسمیت باید ویرایش و تدوین انجام و از صحت آن اطمینان حاصل کند به همین دلیل انتشار پیام زمان بیشتری طول میکشد که تدابیری در این خصوص باید انجام شود.
غلامی گفت: نکته دیگر در محدودیت ارتباط رسانه و روابط عمومی، جنس انتشار اخبار در مجاری رسمی است که برخی مجاری از قبیل خبرگزاریها صرفا متن از روابط عمومی درخواست میکنند در حالی که گاها میتوان با یک تصویر یا صوت خبر را انتشار داد که امیدواریم این مورد اصلاح و موجب ارتباط قویتر و موثر روابط عمومی و رسانه شود همچنین زمان فعالیت در خبرگزاریها نباید محدود باشد که تا بتوان در هر زمانی اخبار را منتشر کرد که البته این مورد تا حد زیادی برطرف شده است.
عضو شورای روابط عمومیهای استان با اشاره به ضعف مطالبه گری و مسئله عدالتخواهی با گسترش فضای مجازی در بین روابط عمومیها، اظهار کرد: مطالبهگری رسانهها سبب تحول در ادارات میشود و روابط عمومی باید به جای انعکاس بخشی از مطالب یا ارائه مطالب گمنام، طوری مطالب را منتشر کند که کاملا پاسخگوی خواسته مطالبهگرانه مخاطب و براساس عدالتخواهی باشد.
وی ادامه داد: باید به روابط عمومی استقلال داده شود یعنی اگر جایی روابط عمومی منافعی را مثلا منافع مردم را ترجیح داد به منافع سازمان، مشکلی از لحاظ جابهجایی یا برکناری برای او پیش نیاید تا بتواند براساس خواستههای بهحق و مطالبهگرانه مردم گام بردارد.
انتهای پیام/7540/ز
منبع: تسنیم
کلیدواژه: چند رسانه ای چند رسانه ای عضو شورای روابط عمومی های استان سواد رسانه و فضای مجازی روابط عمومی ها در عصر روابط عمومی ها بین روابط عمومی ها روابط عمومی ها برای روابط عمومی نقش روابط عمومی روابط عمومی سواد فضای مجازی روابط عمومی رسانه های رسمی سازمان مربوطه فضای مجازی سواد رسانه ای روابط عمومی انتشار اخبار اطلاع رسانی رسانه ها مطالبه گری داده شود شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۶۶۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور: جنبش دانشجویی سپهر غالب بر فضای سیاسی آمریکا را به چالش کشید/ شبکه های اجتماعی امپراطوری رسانه ای را زیر سوال بردند/ تظاهرات دانشجویی خط قرمز انتقاد از اسرائیل را شکسته است
پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: پلیس آمریکا طی هفته های اخیر نزدیک به 2200 دانشجو را در جریان اعتراضات دانشجویی هواداران فلسطین در دانشگاه های آمریکا در سراسر این کشور بازداشت کرده است. به گزارش آسوشییتدپرس، نزدیک به 56 حادثه بازداشت در 43 دانشکده یا دانشگاه مختلف آمریکا از 18 آوریل تا کنون رخ داده است. اعتراض های اخیر دانشجویی در ایالات متحده که به سرتاسر جهان گسترش پیدا کرده است بر انتقاد از ادامه جنگ در غزه و وجود رابطه اقتصادی میان دانشگاه ها و رژیم اسرائیل صورت می گیرد. بسیاری از دانشجویان آمریکایی خواهان پایان حمایت آمریکا به خصوص حمایت نظامی از اسرائیل در این جنگ هستند.
با فرید مرجایی، تحلیل گر مسائل آمریکا و مقیم این کشور درباره معنای این تظاهرات برای ساختار سیاسی ایالات متحده و چگونگی این تغییر در جامعه این کشور به خصوص نسل جوان گفت و گو کردیم:
براساس آخرین نظرسنجی های انجام گرفته در ایالات متحده، ما شاهد تفاوت نگاه نسل جوان به مسأله فلسطین هستیم. «مؤسسه افکارسنجی PEW، در آخرین نظرسنجی خود در این زمینه که در آوریل ۲۰۲۴ منتشر شد، اعلام کرده است که جوانان زیر ۳۰ سال در آمریکا با مردم فلسطین همدلی بیشتری دارند. یکسوم افراد در این بازه سنی گفتهاند که با مردم فلسطین احساس همدلی میکنند، درحالیکه ۱۴ درصد خود را همدل با اسرائیلیها معرفی کردهاند. این نسبت در آمریکاییهای مسن برعکس است و ۴۷ درصد خود را همدل با اسرائیل و تنها 9 درصد خود را همدل با فلسطین معرفی میکنند. جوانان آمریکایی نسبت به گذشته احساس مثبتتری نسبت مردم فلسطین دارند. » فکر می کنید این تفاوت دیدگاه نسبت به مسئله فلسطین به خصوص فاصله گرفتن از تبرئه سازی تمام و کمال اسرائیل ریشه در چه تحولاتی دارد؟
به طور کلی نسل جدید یا نسل جوان، یا درباره موضوعات اجتماعی تعصب ندارد و یا این تعصب از نسل های قبل و افراد مسن تر کمتر است. ارقام ذکر شده در نظرسنجی که شما به آن اشاره کردید مهم هستند، اما باید ارقام و نظرسنجی را در بستر جامعه آمریکا و مناسبات اجتماعی هم قرار داد و ابعاد دیگر را هم در نظر داشت.
در انتخابات 2016 که برنی سندرز به عنوان یک سوسیالیست کاندید ریاست جمهوری بود، نظرسنجی ها نشان می دادند که همین جوانان نسبت به واژه «سوسیالیست» آن حساسیت سابق را ندارند و این کلمه برای آنها یک تابو نیست. این در حالی بود که در جامعه آمریکا در 8 و 9 دهه اخیر واژه سوسیالیست یک تابو بوده است.
باید بگویم که مسأله فلسطین با همه مسائل دیگر در آمریکا کاملا فرق دارد. یعنی مسأله اسرائیل و انتقاد از اسرائیل در برابر آن، برای جامعه امریکا یک خط قرمز است. به طور کلی سیستم قدرت در یک جامعه بر آن است تا شهروندی بسازد که با پارادایم غالب همخوانی داشته باشد. آمریکا مانند سایر کشورها نیست و این موضوع برای مناسبات داخلی جامعه آمریکا مهم است که منحصر به فرد و متفاوت است. از نظر سیاست داخلی اختلاف های طبقاتی رو به افزایش هستند، در سیاست خارجی آمریکا در دنیا جایگاه به خصوص دارد و خود را رئیس و صاحب دنیا می داند، با جنگ ها و مداخله های نظامی و سیاست سلطه یک شرایط خاصی ایجاد می شود که این سیاست های ناهنجار، برای شهروند باید به صورت ایدئولوژیک نرمالیزه و توجیه شود.
حالا نکته اصلی این است که دانشجویانی که بین 20 تا 30 سال هستند، جوان هستند، وارد بازار کار نشده اند و سیستم قدرت از نظر فاز زمانی فرصت و زمان کافی نداشته تا از آنها شهروندان مطیع و ایدئولوژیک بسازد. همانطور که نظرسنجی های مورد اشاره شما نشان می دهند نظرات افراد مسن نسبت به مسائل اجتماعی و اسرائیل و فلسطین متفاوت است چرا که بر روی آنها کار شده و نگاه ایدئولوژیک حاکم در آنها بیستر شکل گرفته است. از طرف دیگر، این جنبش دانشجویی، سوالاتی را نسبت به سپهر غالب برای شهروندان مطرح کرده است.
اینجا دو عامل به نظرم تاثیرگذار را جداگانه مطرح می کنم: فکر می کنید مهاجرپذیری ایالات متحده و افزایش حضور مسلمانان در این کشور به خصوص آنهایی که از کودکی در امریکا بزرگ شده و به بخشی از جمعیت رأی دهنده و جریان ساز این کشور تبدیل شده اند چه تاثیری در تفاوت دیدگاه های جوانان و افکار عمومی داشته است؟
در آمریکا مهاجرپذیری از جنوب جهانی و کشورهای مسلمان موثر بوده است. در دهه های گذشته در ازای هر یک سفیدپوست مهاجر آمریکایی، پنچ الی شیش مهاجر از جنوب جهان می آمد. الان حتی این تناسب بیشتر هم شده و ممکن است در ازای هر یک سفیدپوست آمریکایی ده نفر از جنوب جهانی آمده باشند. قطعا ترکیب جمعیتی آمریکا در حال تغییر است و این حقیقت خودش را در این نوع مسائل در سطح جامعه مدنی نشان می دهد. همزمان باید در نظر داشت که همواره یک اقلیت می تواند پارادایم سابق را با قدرتی که در جامعه دارد استمرار ببخشد. در حقیقت این جنبه نژادپرستی سفیدپوستان که پیرامون دونالد ترامپ دیده می شود عکس العملی است به همین تغییر ترکیب جمعیتی آمریکا.
این را هم باید در نظر داشت که این رفتار در نسل دوم مهاجران یکسان نیست و متنوع است و خیلی مواقع برای اینکه از نظر حرفه و کار موفق باشند و رشد کنند کاسه داغ تر از آش هم هستند؛ مانند همین کاندیدای حزب جمهوری خواه خانم «نیکی هیلی» که هندی تبار است و نظرات خیلی راست گرایانه ای دارد. در حقیقت رئیس دانشگاه کلمبیا خانم «شفیق» که عرب تبار است، نیروی پلیس را به داخل دانشگاه دعوت کرد. این اقدام او اعتراض های زیادی را در داخل دانشگاه و در میان دانشجویان و هیات علمی ایجاد کرد.
به طور کلی می توان گفت که مهاجران و تحول ترکیب جمعیتی از کشورهای مسلمان در آمریکا، بسیار موثر بوده و تغییراتی را در جامعه مدنی ایجاد و تغییراتی را هم به این جامعه تحمیل می کند.
مسأله دوم، بروز و ظهور قدرتمند شبکه های مجازی و توسعه فناوری و در کنار آن قدرت گرفتن رسانه هایی چون الجزیره است که امپراطوری رسانه های غربی در روایت سازی را زیر سوال برده و به چالش کشیده اند. امروز جوانی که در واشنگتن یا حتی دورترین ایالت های امریکا نشسته با یک کلیک آنچه در غزه می گذرد را بی واسطه و مستقیم می بیند. این چه تأثیری بر روی تغییر نگرش ها و به چالش کشیده شدن روایت رسمی سیاستمداران از آنچه در میدان می گذرد دارد؟
ظهور شبکه های مجازی و شبکه های اجتماعی بسیار موثر بوده، به خصوص که جوانان خیلی بیش از دیگران از شبکه های مجازی استفاده می کنند. شبکه های اجتماعی می توانند بالقوه یک بدیل در مقابل رسانه های مستقر و امپراطوری رسانه ای باشند. باید در نظر داشته باشیم که مطالب در این شبکه ها بسیار متنوع، متفرق و پراکنده هستند. زمانی که همبستگی با فلسطینی ها شکل می گیرد اتفاق مهمی است و شیفت پارادایمی مهمی محسوب می شود.
اما یک زمینه ای را هم باید در نظر داشت و آن این است که از 7 اکتبر به بعد رسانه های مستقر غربی بسیار حساب شده و استراتژیک در حمایت از اسرائیل عمل کردند. پروپاگاندا رسانه ها بر روی چند پایه استوار بود : 1. هفت اکتبر آغاز مشکلات فلسطین و اسرائیل بوده است؛ گویا تاریخ اشغال سرزمین و آواره ها وجود نداشته است. 2. حماس تروریست است، افرادی را گروگان گرفته است و باید از بین برود. 3. اسرائیل حق دفاع از خود دارد. 4. اتهام های ضد یهودی بودن و یهودی ستیزی موضوع اصلی بود که فضا را پر می کرد. 5. این یک جنگ در غزه است و متأسفانه در جنگ همه صدمه می بینند و مثل همه جنگ های دنیا ما فقط نظاره گر پاسیو نسبت به عوارض این جنگ دلخراش هستیم.
در حقیقت آنچه در غزه رخ می دهد جنگ نیست، چرا که حماس که نیروی هوایی ، دریایی، ارتش مرکزی، سیستم رادار، تجهیزات تکنولوژی نظامی و نیروی مسلح رسمی ندارد. در واژه «جنگ» یک دوگانه برابر وجود دارد، که می گوید از آنچه رخ می دهد متأسف هستیم، اما خب جنگ است. در حقیقت، این یک جنگ دو طرفه نیست، بلکه یک طرف مرتکب جنایت علیه بشریت می شود، و طرف دیگر، قربانی نسل کشی است. در نتیجه، نقش آمریکا و حمایت های مستقیم آمریکا در این نسل کشی کمرنگ می شود. این سیاست در پنجره زمانی که اسرائیل قرار است جنایت هایی انجام داده و فلسطین را با خاک یکسان کند، افکار عمومی منحرف شده و معطوف به پروپاگاندا چندگانه ای که ذکر کردم می شود.
شبکه الجزیره و شبکه های مجازی با انتشار ویدئوها و خبرها و عکس های تکان دهنده از بچه هایی که پاهای خود را از دست داده اند یا آنها که صورت ها و بدن شان سوخته این انحصار امپراطوری رسانه ای را شکسته اند و روایت از دست سیستم قدرت تا حدودی خارج شده است.
نکته اصلی در رسانه ها و فضای رسانه ای و مطبوعاتی، بحث یهودی ستیزی بود. تقریبا هر زمان مسأله غزه و جریان اسرائیل پیش می آید همراه آن یک بحث یهودی ستیزی هم در این فضا عنوان می شود. به عنوان مثال زمانی که کمیته کنگره روسای دانشگاه های هاروارد ، پنسیلوانیا و ام آی تی و کلمبیا را که خواست به آنها حمله کرد که در دانشگاه های شما در سایه تظاهرات در واقع یهودی ستیزی در جریان است. حتی برخی از رسانه های زرد مانند نیویورک پست یا دیلی نیوز یک ماه پس از 7 اکتبر تصویر دانشجویان دانشگاه هاروارد را به عنوان حامیان تروریست منتشر می کردند که این اقدام یک تهدید جانی این افراد محسوب می شود .
اخیرا یکی از ستون نویس های نیویورک تایمز در مطلبی با عنوان شبح ویتنامی دیگر بر سر آمریکا نوشته که به نظر میرسد تظاهرات ضد جنگ ویتنام در سال ۱۹۶۸ بار دیگر در آمریکا در حال تکرار شدن است. آیا شباهتی میان اعتراض های ضد جنگ غزه در این روزها و این تظاهرات در سال 1968 می بینید؟
همانطور که بسیاری گفته اند این اعتراض ها شباهت های بسیاری با تظاهرات ضد جنگ ویتنام دارد. این سطح وسیع از تظاهرات دانشجویی از زمان جنگ ویتنام تاکنون بی سابقه بوده و همه را شوکه کرده است، اما تفاوت هایی هم وجود دارد. آمریکا در جنگ ویتنام کشته های بسیاری به شکل مستقیم می داد و بسیاری از جوانان اگر در دانشگاه نبودند، برای فرار از جنگ به کانادا مهاجرت می کردند. اما اعتراض های دانشجویی کنونی منحصر به فرد است و با زمان جنگ ویتنام فرق دارد. این اعتراض ها آستانه جدید و در این دیوار عظیم یک ترک ایجاد کرده است. تنها موضوعی که در آمریکا خط قرمز است انتقاد از اسرائیل است و این تظاهرات دانشجویی اکنون این روایت را متحول کرده است.
در فاز اول اقدام ها، دانشجویان و جوانان معترض با شجاعت در مقابل اتهام های یهودی ستیزی و حمایت از تروریسم مقاومت کردند . آنها حتی تهدید می شدند که از آنها عکس گرفته می شود تا به آنها کار داده نشود اما اکنون دیگر نمی توان به آنها این اتهام را بست.
نکته دیگر این است که در شرایط معمول افراد یا دانشجوها به صورت فردی، پراکنده و متفرق به مواضع انسانی ضدجنگ می رسند، اما این تظاهرات نشان می دهد که یک سازماندهی و تشکیلات دانشجویی به عنوان استخوان بندی این اقدام را شروع کرده و سپس از بقیه دعوت کرده که شرکت کنند. بدون یک تشکیلات مشخص، مواضع انسانی درونی افراد نماد جمعی پیدا نمی کند . پیام مطالبه های دانشجویان هم مشخص و متمایز و روشن است: آتش بس در غزه، و اینکه دانشگاه در کمپانی هایی که سلاح به اسرائیل می فرستند سرمایه گذاری نکند. بیشتر اعتراض های دانشجویی متمرکز بر نقض قوانین بین المللی از طرف اسرائیل و محکوم کردن جنایت هایی چون نسل کشی است که در حال حاضر انجام می شود.
ما از این جنس اعتراض ها در ایالات متحده زیاد دیده ایم: جنبشهای اعتراضی نظیر اشغال والاستریت، زندگی سیاهپوستان مهم است، پارکلند، جنبش کارگری و کمپین کنترل اسلحه دانشجویان و... . اساسا تأثیر این اعتراض ها با دامنه های وسعت متفاوت بر تصمیم سازی و تصمیم گیری در ساختار سیاسی ایالات متحده دارد؟
در این مقطع مشکل بتوان پیش بینی کرد که تأثیری در سیاست رسمی خواهد داشت یا نه. باید دید که این تظاهرات دانشجویی چه بخشی از جامعه را می تواند با خود همراه کند. از سوی دیگر باید در نظر داشت که حدود دو هفته دیگر ترم دانشگاه ها تمام می شود و دوره تابستان آغاز می شود، اما دانشجویان وعده ادامه اعتراض ها را داده اند. از سوی دیگر کنگره حزب دموکرات هم در تابستان خواهد بود و جوانان می گویند که به این مکان هم برای تظاهرات می روند. این یادآور 1968 است که در کنگره حزب دموکرات در شیکاگو تظاهرات وسیع ضد جنگ ویتنام صورت گرفت که به یک نقطه عطف تبدیل شد.
یکی از مباحثی که در افکار عمومی بسیار مورد توجه قرار گرفته میزان برخورد نیروهای پلیس با معترضان است. اساسا براساس چه پروسه و ساختاری پلیس وارد برخورد با دانشجویان بخصوص در محوطه دانشگاه می شود؟
مقام های دانشگاه می گویند که کمپ یا اردو زدن در محوطه داخل دانشگاه غیرقانونی است ولی عرف بر این است که مقام های دانشگاه با دانشجوهای تظاهر کننده مذاکره کنند و به توافق برسند. یک مسأله دیگر که نانوشته است، این است که روسای دانشگاه ها ترجیح می دهند از اساس از تظاهرات خبری نباشد؛ چرا که میلیاردرهایی که به دانشگاه ها پول می دهند یهودی تبار و حامی اسرائیل هستند و برای جمع شدن این تظاهرات فشار می آورند.
در حال حاضر دعوت از پلیس ضدشورش که رفتار آنها با خشونت توام است و دستگیری دانشجویان و اساتید، نارضایتی و ناهنجاری ایجاد کرده است. نکته مهم دیگر این است که بسیاری از دانشجویان و اساتید معترض یهودی هستند. بنابراین این اتهام یهودی ستیزی که از طرف کنگره و کاخ سفید مطرح می شود بی معنا است.
فکر می کنید این اعتراض ها از این پتانسیل برخوردار هستند که دولت جو بایدن را برای تشدید فشار بر نتانیاهو برای برقراری آتش بس تحت فشار قرار دهند؟
ممکن است دولت بایدن به نتانیاهو برای آتش بس فشار وارد کند، اما این تظاهرات دانشجویان را باید در کنار عوامل دیگر مانند افکار عمومی جهان و نارضایتی برخی از دولت ها از اتفاق های جاری و اقدام آفریقای جنوبی در دیوان بین المللی دادگستری تعریف کرد. نباید فراموش کرد که نهادهای آمریکا مانند کنگره تحت سیطره لابی اسرائیل هستند(به عنوان مثال، بسیاری از دموکرات های کنگره با جمهوری خواهان همراه شدند که لایحه برجام از طرف پرزیدنت اوباما در کنگره تصویب نشود).
دموکرات ها می گویند که علیرغم مشکلات غزه و ناراحتی ها، جو بایدن تنها آلترناتیو مقابل ترامپ است و شما باید از بایدن حمایت کنید. باید توجه داشت که تبلیغات سیستم بسیار قوی است. به عنوان نمونه حتی برنی سندرز هم فریب این پروپاگاندا را خورده بود. در یک ماه اول پس از هفت اکتبر برنی سندرز با ـتش بس به دلیل آنکه آن را به معنای مذاکره با حماس می دانست، مخالف بود. برخی از جوانان حزب دموکرات به نشانه اعتراض دفتر او در واشنگتن را اشغال کردند و برخی از آنها هم بازداشت شدند. موضع برنی سندرز چندی بعد تغییر زیادی کرده و منتقد شدید سیاست جنگی اسرائیل شده است.